ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
خبری نیست ز خواب
تنها در کنج حیاط
چشمم را دوخته ام بر ماه تاب
کامل است امشب او
نقره می افشاند
گشته است کعبه ی ابرها امشب
زده اند حلقه به دورش ابرها
و گهی ابری با شیطنتی
می کشد دستی بر رخسار ماه
و می گریزد زودی
و با ابراهای دگر
می روند از یک راه.
می خرامد تنها
می رود کنج سما
و در خلوت خود
با آیینه ی کوچکی
و قلمی در دستش
می نگرد خود را
و می کشد خطی
به دور چشمش!
کوهیار رشیدی